عدالت براي اپوزيسيون ايران
- دو عضو اپوزيسيون كه هفته گذشته در ايران اعدام شدند و 9 تن ديگر كه قرار است اعدام شوند، آنطور كه رژيم توصيف كرده است، هواداران يا پيروان مجاهدين هستند. تا زماني كه ايالات متحده به نامگذاري مجاهدين به عنوان يك سازمان تروريستي ادامه ميدهد، به رژيم ايران يك امتياز... عظيم تبليغاتي مي دهد كه مي تواند بگويد: «حتي آمريكا هم به اين افراد تروريست مي گويد».
من روز جمعه با دو نفر از نمايندگان جامعه كاليفرنيا براي دمكراسي در ايران در مورد استمرار بي عدالتي نامگذاري سازمان مجاهدين خلق ايران (مجاهدين خلق)، به عنوان يك سازمان تروريستي گفتگو كردم. همانطور كه در يك مقاله مفصلتر در تابستان گذشته متذكر شده بودم، در دهه 90، دولت كلينتون حكم داد كه مجاهدين يك سازمان تروريستي مي باشد و اين به نشانه حسن نيت به رژيم ايران در يكي از آن دوره هايي بود كه به نظر مي رسيد كه فرصتي براي ارتباط با «دمدره ها» كه در موضع تأثير گذاري در درون رژيم بودند، وجود داشته باشد. اين يك اشتباه عظيم و غيرقابل توجيه است. اتحاديه اروپا و انگلستان دادگاههاي مفصلي را، از جمله جلسات استماع و تحقيق حول مدارك محرمانه در مورد مجاهدين، برگزار نمودند و نتيجه گيري كردند كه تروريست خواندن اين سازمان نادرست است. علاوه براين، وفاداران به مجاهدين كه در تبعيد در عراق بسر مي برند و هنوز آنجا هستند و در قرارگاه اشرف محصور شده اند و از سوي رژيم تحت سلطه شيعيان عراق در معرض خطر هستند، به نيروهاي اشغال گر آمريكا اطلاعات قابل اقدامي در مورد طرحهاي اتمي ايران داده اند. دو عضو اپوزيسيون كه هفته گذشته در ايران اعدام شدند و 9 تن ديگر كه قرار است اعدام شوند، آنطور كه رژيم توصيف كرده است، هواداران يا پيروان مجاهدين هستند. تا زماني كه ايالات متحده به نامگذاري مجاهدين به عنوان يك سازمان تروريستي ادامه ميدهد، به رژيم ايران يك امتياز عظيم تبليغاتي مي دهد كه مي تواند بگويد: «حتي آمريكا هم به اين افراد تروريست مي گويد». من هنوز از دخالت در ايران براي ايجاد يك تغيير رژيم از طريق ارتش آمريكا يا دخالت بي سر وصداتر، حمايت نمي كنم. اما، همانطور كه ناصر شريف خاطر نشان كرد، نامگذاري يكي از مؤثرترين جنبش هاي اپوزيسيون در ايران به عنوان يك سازمان تروريستي، آمريكا را به جاي آنكه در يك موقعيت بي طرف قرار گيرد، عملاَ در طرف رژيم قرار مي دهد. گروههاي ايراني- آمريكايي، يك شكايت را جهت تغيير اين تصميم ارائه كرده اند. ولي ماهها يا سالها كار نياز است كه در سلسله مراتب قضايي پيش برود. بهتر است كه كنگره به وزارت
خارجه فشار بياورد و بهتر از آن اين است كه وزارتخارجه يك تحقيقات مستقل را شروع كند و اين تصميم را خودش عوض كند.
من روز جمعه با دو نفر از نمايندگان جامعه كاليفرنيا براي دمكراسي در ايران در مورد استمرار بي عدالتي نامگذاري سازمان مجاهدين خلق ايران (مجاهدين خلق)، به عنوان يك سازمان تروريستي گفتگو كردم. همانطور كه در يك مقاله مفصلتر در تابستان گذشته متذكر شده بودم، در دهه 90، دولت كلينتون حكم داد كه مجاهدين يك سازمان تروريستي مي باشد و اين به نشانه حسن نيت به رژيم ايران در يكي از آن دوره هايي بود كه به نظر مي رسيد كه فرصتي براي ارتباط با «دمدره ها» كه در موضع تأثير گذاري در درون رژيم بودند، وجود داشته باشد. اين يك اشتباه عظيم و غيرقابل توجيه است. اتحاديه اروپا و انگلستان دادگاههاي مفصلي را، از جمله جلسات استماع و تحقيق حول مدارك محرمانه در مورد مجاهدين، برگزار نمودند و نتيجه گيري كردند كه تروريست خواندن اين سازمان نادرست است. علاوه براين، وفاداران به مجاهدين كه در تبعيد در عراق بسر مي برند و هنوز آنجا هستند و در قرارگاه اشرف محصور شده اند و از سوي رژيم تحت سلطه شيعيان عراق در معرض خطر هستند، به نيروهاي اشغال گر آمريكا اطلاعات قابل اقدامي در مورد طرحهاي اتمي ايران داده اند. دو عضو اپوزيسيون كه هفته گذشته در ايران اعدام شدند و 9 تن ديگر كه قرار است اعدام شوند، آنطور كه رژيم توصيف كرده است، هواداران يا پيروان مجاهدين هستند. تا زماني كه ايالات متحده به نامگذاري مجاهدين به عنوان يك سازمان تروريستي ادامه ميدهد، به رژيم ايران يك امتياز عظيم تبليغاتي مي دهد كه مي تواند بگويد: «حتي آمريكا هم به اين افراد تروريست مي گويد». من هنوز از دخالت در ايران براي ايجاد يك تغيير رژيم از طريق ارتش آمريكا يا دخالت بي سر وصداتر، حمايت نمي كنم. اما، همانطور كه ناصر شريف خاطر نشان كرد، نامگذاري يكي از مؤثرترين جنبش هاي اپوزيسيون در ايران به عنوان يك سازمان تروريستي، آمريكا را به جاي آنكه در يك موقعيت بي طرف قرار گيرد، عملاَ در طرف رژيم قرار مي دهد. گروههاي ايراني- آمريكايي، يك شكايت را جهت تغيير اين تصميم ارائه كرده اند. ولي ماهها يا سالها كار نياز است كه در سلسله مراتب قضايي پيش برود. بهتر است كه كنگره به وزارت
خارجه فشار بياورد و بهتر از آن اين است كه وزارتخارجه يك تحقيقات مستقل را شروع كند و اين تصميم را خودش عوض كند.